خوراکی هایی از جنس اندیشه

خوراکی هایی از جنس اندیشه

گفتار ها،داستان ها و نوشته های حکیمانه
خوراکی هایی از جنس اندیشه

خوراکی هایی از جنس اندیشه

گفتار ها،داستان ها و نوشته های حکیمانه

دختر دوست داشتنی و دو سیب

یه دختر کوچولوی دوست داشتنی دو تا سیب در دو دستش داشت.

 

مامانش اومد و با ملایمت و لبخند به دختر کوچولو گفت:عزیزم، می تونی یکی از دو سیبی که در دست داری رو به مامانی بدی؟  

 

دختره  برای چند ثانیه به مامانش نگاه کرد، بعد به یکی از سیبا سریع یه گاز زد، و سپس او یکی سیبو هم فورا گاز زد.

 

لبخند روی صورت مادر یخ زد و به سختی سعی کرد نا امیدی خودشو بروز نده.

 

سپس دختر کوچولو یکی از سیبا رو به مامانش داد و گفت: مامانی، بفرما. این شیرین تره.

 

 

 

مهم نیست که تو کی هستی، چقدر با تجربه، و چقدر فکر می کنی دانا و باهوش هستی...همیشه قضاوت رو به تاخیر بیانداز.

 

این حق و امتیاز رو به دیگران بده تا کاراشونو توضیح بدن.

 

 

 

اونایی که در کارها پیش قدم می شوند، نه به این دلیله که احمقند بلکه به دلیل اینه که مسئولیت پذیرند.

 

اونایی که پس از دعوا و مشاجره،  زودتر معذرت خواهی می کنند، نه به این دلیله که مقصر بودند، بلکه به این دلیل که به آدمای اطرافشون ارزش قائل هستند.

 

اونایی که خواهان کمک به تو هستند، نه به این دلیله که به تو دینی دارند، بلکه به این دلیله که تو رو یه دوست واقعی می دونند.

 

اونایی که همیشه برای تو پیام می فرستند، نه به این دلیله که کار بهتری برای انجام دادن ندارند، بلکه به این دلیله که شما در قلبشون جا دارید. 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.